در مدیریت موجودی انبارهای تامین ، ما شاهد آن هستیم که بخشی از کالا ها به دلیل خلا اطلاعاتی میان سفارش دهنده و انبارکننده دچار فرسایش میشوند. شناسنامه الکترونیک کالا با نگاه به این نقصان مهم به عنوان یک راهکار توسط وِندُر به صنعتگران پیشنهاد میگردد.
امروزه برای حفاظت و مدیریت هرچه بهتر موجودی در کارخانه نیاز به شناخت صحیح و استاندارد نسبت به کالاهای درفت تامین می باشد .
شناسنامه هر کالا هویت آن کالا می باشد که سامانه شناسنامه الکترونیک وِندُر با بهره گیری از تکنولوژی روز این مهم رافراهم نموده است .
از سوی دیگر سامانه مذکور برای لایه لایه های سازمان ، در سطوح متفاوت ، امکان دسترسی به اطلاعات را به صورت خام و پردازش شده فراهم می نماید .
چهار چوب اطلاعاتی شناسنامه مذکور به چه قاعده ای می باشد ؟
این سرویس قابلیت پشتیبانی بیش از 100 هزار قلم کالا را دارا بوده و طبق نیاز سفارش دهنده قابلیت تطبیق با فرآیند های تامین را خواهد داشت.
در یک زنجیرهتأمین اطلاعات رکن اصلی می باشد لذا باید زیرساختهای منتهی به آن یکپارچه شوند و یک قائده برای بهره-برداری از
اطلاعات موجود باشد تا طرفهای موجود در این زنجیره بتوانند برای تراکنشهای تجاری با اطمینان و سادگی از فناوری اطلاعات بهره ببرند. ساختاردهی و استانداردسازی توصیفات نامتقارن کالا و نیز خدمات کاری بسیار مهم در محیط بازار عرضه و تقاضا می باشد این ارزش خود را در جای جای تعریف کسب و کار نوین و تجارت بدون مرز نمایان می نماید . اطلاعات نامتقارن کالا در قاموس استاندارد مشخص و معین همچون شناسنامه الکترونیک وِندُر بازار را شفاف و رقابتی می نماید. به ترکیب این اجزا جریان آزاد اطلاعات گفته میشود. در بازار آزاد با تعاریف جهانی هنگامی که تقاضا کننده و عرضه کننده با هم مبادله انجام میدهند باید جریان اطلاعات مرتبط با کالای مورد مبادله ساختاری مشخص و معین داشته باشد به گونه ای که قابل استناد و معتبر باشد. همچنین خریدار و فروشنده برای خواندن و پردازش مدارک تجاری یکدیگر نیازمند یک زبان تجاری مشترک هستند. وقتی که استاندارد مشترکی برای ساختار دهی به اطلاعات مبادله محصولات وجود نداشته باشد، توصیفات محصولات باید طبقهبندی، طبقهبندی مجدد، توصیف و توصیف مجدد شوند تا مشتریان تجاری بتوانند از آنها استفاده کنند. به ویژه هنگامی که مبادله اطلاعات تجاری به صورت مکانیزه انجام گیرند تبدیل اطلاعات باید متناسب با ساختار سیستمهای دو طرف مبادله باشد.
استانداردسازی دادهها به صورت فرایند دستیابی به توافق بر روی تعاریف مشترک دادهها، چارچوبها، اشکال نمایش و ساختارهای همه لایههای دادهای و عناصر دادهای تعریف شده است. استانداردسازی دادهها نخستین گام برای اطمینان از ممکن بودن به اشتراکگذاری دادهها است. یک استاندارد داده ؛ یک نمایش، چارچوب و تعریف مورد توافق همه برای دادههای مشترک است. استانداردهای دادهای سازگاری را افزایش، تکرار را کاهش داده و کارایی تبادل و گردآوری دادهها را بهبود میدهد.
از اینرو، به طور معمول، اهداف استانداردسازی دادهها به شرح زیر است:
1- نسبت دهی داده
2- انتشار داده : استانداردسازی دادهها، با حذف نیاز به ترجمه و تسهیل انتقال دادهها میان پایگاههای دادههاي مختلف، امکان به اشتراکگذاری دادهها را فراهم و هزینه آن را کاهش میدهد؛
3- معرفت شناسی داده : دادههای استاندارد شده دارای معنای مشخص و چارچوب اطلاعاتی مرتبط روشن هستند، بنابراین احتمال آن که سیستم دادهای را چند بار دریافت کرده و هربار پاسخ متفاوتی را ارائه دهد حذف میشود و همچنین احتمال آن که سیستمهای یکپارچه شده پاسخهای متفاوتی را در قبال یک داده داشته باشند نیز حداقل میشود؛
4- استفاده از دادههای نامتقارن : دادهها با تعریف مشترک جایگزین تعاریف متفاوت هر سیستم میشود. بنابراین کاربرد دادهها در سیستمهای مختلف مشابه خواهد بود؛
5- حذف تکرار : با استانداردسازی دادهها، دادههایی که به اشکال مشابه بارها در سیستم ذخیره میشدند جای خود را به یک داده استاندارد شده میدهند که فقط یک جا در سیستم نگهداری میشود؛
6- یکپارچهسازی عملیات : استانداردسازی دادهها به یکپارچگی عملیات کسبوکارهای مختلف و جوامع کمک میکند و با فراهم کردن دادههای قابل اطمینان و غیر تکراری تصمیمگیری را تسهیل و سریعتر میکند.
2- اطلاعات عمومی
3- اطلاعات فنی
4- راهنمای استفاده – حداکثر 1000 کاراکتر
5- خط زمانی استهلاک
6- تصویر استانداردها/مجوزها/جوایز به همراه 400 کاراکتر توضیحات به ازای هر کدام
7- جایگاهش در درفت محصولات شرکت تولید کننده
8- اطلاعات فروشگاه های ارائه دهنده ی این قطعه به همراه امتیاز کیفتشان
9- اطلاعات شرکت های ارائه دهنده خدمات نگهداری و تعمیرات